راز شبانه به قلم ساناز لرکی
پارت بیست و نهم
زمان ارسال : ۲۸۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
شبانه احساس ناامنی غریبی میکرد. نمیدانست چکار باید بکند. سر در نمیآورد. مرد مرموزی به نام یزدان منصوری که آنطور که مهراد ادعا میکرد قاتل مادرش بود الان وسط زندگیشان چیکار میکرد.
باصدای در به خودش آمد:
_ آقا گفتن بیاین ناهار.
صدای پری بود. شبانه از اینکه لیلا دیگر حتی جرئت نداشت حتی پشت در اتاقش آفتابی شود احساس خوبی کرد. از جا بلند شد و گوشی را در بالشت پنهان کرد.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
در دنیای رمان که نیس
00در دنیای رمان نیست
۴ هفته پیشسازنده برنامه
اپلیکیشن دنیای رمان رو از کافه بازار نصب کنید. بازش کنید و وارد بخش آنلاین بشین. رمان های تکمیل شده قرار داره و اگه پیدا نکردید میتونید جستجو کنید و پیدا کنید
۴ هفته پیشستاره
00آفرین به ریحان🥺😌
۲ ماه پیشsyt
00ان شاء الله خدا سلامتی بده پس ما هر وقت خوب شدید پارت دوممونو میخوایم
۹ ماه پیشsyt
10چیشد نویسنده جان منتظر پارت هستیم ضمنا دو تا باشه دیگع چون دو هفته داره میشه
۹ ماه پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
عزیز مریضم عین بقیه ویروس گرفتم. بهتر شم ایشالله جبران میکنم
۹ ماه پیشالی
00چرا رمان رو نمیزاری عزیزمممم
۹ ماه پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
به زحمت گذاشتم خیلی مریضم
۹ ماه پیشالی
۱۸ ساله 10توروخدا تا یه مدت مهراد ریحان رو پیدا نکنه من دلم خنک شه
۱۰ ماه پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
عزیزم هر موقع دلت خنک شد اطلاع بده 😘😘😘مرسی از کامنتت عشفم
۹ ماه پیشsyt
10خوشم اومد ریحان ،غیرت کرد عالی خانم لرکی ای کاش تعداد پارت ها در هفته بیشتر میشد واقعا راز شبانه رو دوست دارم خسته نباشید
۱۰ ماه پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
منم شما رو دوست دارم عزیزجان
۹ ماه پیشمریم گلی
00خوب خدا رو شکر مثل این که بلاخره مهراد هم عاشق ریحان شد،ممنون نویسنده جان
۹ ماه پیشساناز لرکی | نویسنده رمان
ممنونم از نظرات قشنگتون
۹ ماه پیش
نیلوفر
00ریحان واقعا کار خوبی کرد👌🏻🧡